سکته،نگرانی جهانی
سکته با تاثیر زیادی که بر روی کیفیت زندگی افراد میگذارد، یکی از نگرانیهای سلامتی جهانی است. اگرچه بروز سکته در دهههای اخیر در برخی از کشورهای غربی کاهش یافته است اما در کشورهای در حال توسعه به خصوص در خاورمیانه افزایش داشته است. با اینکه شیوع دقیق آن در ایران مشخص نیست اما مطالعه ای نشان میدهد که درهر ۱۰۰٫۰۰۰ نفر ۴۰ نفر به آن مبتلا هستند. به همین دلیل، پیشگیری اولیه از سکته به یکی از اولویتهای سلامت عمومی در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.
پیشگیری از بروز سکته
شاخصههای سبک زندکی، از جمله عادتهای غذایی، به عنوان عوامل کلیدی در پیشگیری از سکته شناخته شده اند. رژیمهای غذایی حاوی مقادیر زیاد چربیهای ترنس یا اشباع شده همانند غذاهای سرخ شده، با افزایش خطر ابتلا به سکته مرتبط اند. از طرف دیگر نشان داده شده است که رژیمهای غذایی حاوی مقادیر زیاد میوه و سبزیجات به عنوان یک عامل حفاظتکننده در برابر سکته عمل میکنند. پایبندی به سبک زندگی فعال و رژیم غذایی سالم یکی از مهمترین اقدامات موثر در پیشگیری از سکته است. مشخص شده است که جدای از برخی غذاهای خاص مثل میوهها، سبزیجات، غلات و روغن زیتون، رژیمهای غذایی متمرکز بر گیاهان مانند رژیم غذایی مدیترانه ای و رژیم غذایی مخصوص کاهش فشارخون (DASH) یک عامل محافظتی در برابر بروز سکته است. همچنین همانطور که مطالعات زیادی نشان دادهاند، هم بستگی بین مصرف آنتیاکسیدانها وخطر سکته وجود دارد.
سکته و آنتی اکسیدانها
استرس اکسیداتیو، در اثر به هم خوردن تعادل بین تولید گونههای فعال اکسیژن (ROS) ماننند سوپراکسید ها، هیدروپراکسیدازها و… و مکانیزمهای دفاعی بدن بر علیه آنها ایجاد میشود. آنتیاکسیدانها ترکیباتی هستند که گونههای فعال اکسیژن را جمع میکنند و از سلول در برابر اسیبهای ناشی از آنها محافظت میکنند و تصور میشود که در کاهش خطر بروز سکته نقش ایفا کنند. اکسید شدن توسط گونههای فعال اکسیژن تاثیرات منفی بر روی مولکولهایی مثل DNA، RNA و آمینو اسیدها دارند و باعث میشوند که این مولکولها عملکرد اصلی خود را ازدست بدهند. به دلیل واکنشپذیری بالای آنها به چربیها و پروتئینهای اکسید شده، گونههای فعال اکسیژن باعث مختل شدن عملکرد سلولهای پوششی عروق میشوند و نفوذپذیری سد خونی-مغزی (سد خونی مغزی به معنای ساختار ویژهی مویرگهای مغزی است که از انتشار بسیاری از مواد از خون به مغز جلوگیری میکنند) افزایش میدهند. آنها همچنین باعث التهاب میشوند و آسیبهای مغزی را تشدید میکنند و باعث تسریع در مرگ نورونها (سلولهای مغزی) میشوند.
ظرفیت کل آنتیاکسیدان موجود در غذا (DTAC) معیاری برای محاسبهی تاثیرات همافزایی آنتیاکسیدانهای مختلف و برهمکنش میان آنها است. شواهدی که از مطالعات بر روی مردم ایتالیا و ایران به دست آمدهاند نشان میدهند که مقادیر زیاد DTAC با کاهش خطر سکته مرتبط است. البته ارتباط بین آنها هنوز جای بحث دارد و مطالعات متفاوت نتایج مختلف و متناقضی را نشان میدهند.
در این مطالعه اطلاعات ۷۹ بیمار و ۱۵۸ شرکت کننده گروه کنترل بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ بررسی شد. (بیماران افرادی هستند که بروز سکته در آنها رخ داده است و گروه کنترل افرادی هستند که سکته در آنها رخ نداده است). در ابتدا، هنگام بررسی DTAC، اختلاف آماری قابل توجهی بین گروه کنترل و کیس وجود نداشت. توزیع جنسیتی (تعداد زنها و مردهای هر گروه) بین گروههای کیس و کنترل هم اختلاف آماری واضحی نداشت. سطح فعالیت فیزیکی دو گروه دارای اختلافاتی بود اما تفاوت آماری معناداری وجود نداشت. در گروه بیماران، به طرز قابل توجهی نرخ چاقی (چاقی در این جا به معنای داشتن شاخص تودهی بدنی (BMI) بیشتر از ۳۰ میباشد) در مقایسه با کنترل بیشتر بود، به علاوه مصرف داروهای ضدانعقاد در گروه بیماران به طور واضحی بیشتر بود به طوری که مصرف آنها در گروه کنترل صفر بود. میزان کالری مصرفی بین دو گروه اختلاف زیادی داشت (۲۶۸۲٫۱۴ کیلوکالری در روز برای گروه بیماران و ۲۹۳۷٫۶۵ کیلوکالری در روز برای گروه کنترل) و در رابطه با میزان ریزمغذی و درشتمغذیها اختلاف معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد.
نتایج این مطالعه
تحلیلهایی با استفاده از مدلهای مختلف با درجات متفاوتی از تطبیق از لحاظ سنی، جنسیتی و… بین گروه بیماران و کنترل انجام شد. این آنالیزها که بر روی دادههای مرتبط با ۱۰۰۳۵ شرکتکنندهی مطالعه انجام شده بود، هیچگونه همبستگی قابل توجهی بین DTAC و سکته نشان نداد.
بحث و نتیجه گیری
هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین DTAC و خطر سکته بود. این مطالعه ارتباط واضح و قابل توجهی بین DTAC و سکته را نشان نداد. حتی پس از این که عواملی که بین دو گروه کیس و کنترل متفاوت بودند مانند سن، جنس، مصرف انرژی و… با هم تطبیق داده شدند، هم ارتباط معنا داری مشاهده نشد. تحقیقات زیادی نقش رژیم غذایی را در سکته نشان دادهاند اما اطلاعات محدودی در رابطه با ارتباط بین DTAC و سکته در دسترس است. هم راستا با این مطالعه، مطالعهی دیگری که بر روی جمعیت زنان سوییسی انجام شد، هم بستگی معناداری بین DTAC و خطر بروز سکته نشان نداد. مطالعهای که در ایتالیا انجام شد هم همان نتایج مطالعهی ما را در رابطه با همهی انواع سکتهها نشان داد. اما در رابطه با سکتههای ایسکمیک (به نوعی از سکته اطلاق میشود که درآن شریانی که به مغز خونرسانی میکند، مسدود شده و در نتیجه باعث سکته میشود) ارتباط معکوسی بین DTAC و آنها پیدا کردند. در تضاد با این مطالعه، نتایج برخی مطالعات ارتباط چشمگیری بین DTAC و سکته را نشان دادند. همچنین در مطالعات دیگری رابطهی معکوسی بین DTAC و سکته نشان داده شده است.
یافت نشدن ارتباط معناداری بین DTAC و سکته در این مطالعه میتواند به دلایل مختلفی باشد. یکی از دلایل میتواند تنوع در عادات غذایی و سبک زندگی مردم کشورهای مختلف باشد. به علاوه به کارگیری متدهای متفاوت برای محاسبهی DTAC همراه با تنوع در پرسش نامه۲های استفاده شده عوامل موثر دیگری بر اختلافات موجود بین مطالعات مختلف هستند. عامل دیگر، رنج سنی بیماران و مشخصات جمعیتی است. مطالعهای در تضاد با مطالعهی ما نشان داد که ارتباط قویتری بین DTAC کمتر و افزایش بروز سکته در افراد بالای ۶۰ سال، زنان، افراد الکلی، افرادی که سابقا سیگاری بودند و افرادی که فعالیت بدنی نداشتند وجود دارد.
جمع بندی
این مطالعه نشان میدهد که DTAC اندازه گیری شده عامل پیشبینیکننده چشمگیری برای بروز سکته در جمعیت بررسی شده در این مطالعه نیست (این جمعیت شامل مردم شهری در ایران است). این یافتهها نشان دهندهی پیچیدگی نقش عوامل موثر بر بروز سکته است و نیاز به تحقیقات بیشتر برای درک جامع این نقشها را نوید میدهد.
مجله علمی-ترویجی سرای سلامت©۲۰۱۷
ناظر و ویراستار علمی: دکتر محمدحسین مرادی
اضافه کردن نظر